آیا شیخ عبدالقادر جیلانی غوث الاعظم بود؟!

شیخ عبدالقادر جیلانی رحمه الله؛ یکی از علمای زاهد، موحد، فقیه و مفتی اهل سنت بشمار می رود که در قرن پنجم و ششم هجری می زیسته است. وی حنبلی مذهب بوده و در برابر فرقه های گمراه چون شیعه، مرجئه، جهیمیه، کرامیه، معتزله، قدریه، مشبهه موقف شدیدی داشت و آنها را اهل بدعت و انحراف می دانسته است.
در قرن پنجم هجری در حالی که تصوف و طریقت در حال جدایی از شریعت بود، شیخ عبدالقادر جیلانی به عنوان یکی از سرسخت‌ترین مخالفان این عقاید، در جهت عمل به شریعت محمدی تلاش می کرد و اطاعت و پیروی از قرآن و سنت و حاکمیت بخشیدن به آن‌ دو را در همه شئون زندگی، اساس همه امور می‌دانست.

" الفتح الربانی" کتاب مشهور وی است که با مراجعه به این کتاب، درمی یابیم که ایشان با عقاید قبرپرستی صوفیان و تقدیس اشخاص سخت در تضاد بود.
این شخصیت بزرگوار از نظر فکری با خرافات صوفی ها در تضاد بود و نمی توان ایشان را کسی دانست که اعمال و بدعتهای صوفی ها را تایید کند. و این امر را می توان در آثار او به روشنی یافت.
اما متاسفانه ایشان نیز بمانند سایر اولیاء الله مورد ظلم و ستم اهل بدعت قرار گرفته و در حق ایشان غلو نمودند و وی را پیر و مراد خود قرار دادند و اکاذیبی را به ایشان نسبت دادند، حتی او را به فریاد می خوانند تاجایی که وی را غوث الاعظم گفتند!! صفتی که جز به الله تعالی به هیچ مخلوقی داده نمی شود. پس چه ظلمی بیشتر از این!

اهل بدعت دروغهایی را به ایشان نسبت داده اند که در تصادم آشکار آن با قرآن هیچ شکی نیست! مانند زنده کردن مردگان که کفر صریحی است که هر مؤمنی آنرا تشخیص می دهد.. غزالی در «احیاء علوم الدین» بعضی از خیال بافی های اهل بدعت را نقل کرده، از جمله: [عبدالقادر الجیلانی یا متصرف بالأکوان] "عبدالقادر جیلانی ای متصرف در جهان هستی."[لو أرادوا أن لا تقوم الساعة لم تقم] "اگر اولیاء نخواهند قیامت برپا شود، برپا نمی شود."

فرقه قادریه که خود را به شیخ عبدالقادر جیلانی نسبت می دهند او را از روی ظلم و ستم قطب الاعظم و غوث الاعظم می گویند!!! پیروان این فرقه که عقیده وحدت وجود دارند درباره او افسانه های پر از شرک و کفر نوشته اند که شریعت و عقل آنرا مردود می شمارد. مثلا نقل است که در دوران شیرخواری در ماه رمضان شیر نمی خورد!! و یا در تحصیل نزد خضر علیه السلام به مدت هفت سال شاگردی کرده است!! یا درباره مرگ شیخ عبدالقادر رحمه الله چنین نوشته اند: هنگامی وفات شیخ عبدالقادر نزدیک شد سرور ما عزرائیل از جانب پروردگار جلیل به هنگام غروب آفتاب نامه ای آورد و به پسرش شیخ عبدالوهاب تسلیم کرد و در پشت نامه نوشته بود: این نامه از محب به محبوب برسد. پسرش که این نامه را دید گریه کرد و حسرت نمود و همراه عزرائیل نامه را به حضور شیخ رساندند.... نگا: تفريح الخاطر في مناقب الشيخ عبد القادر الكيلاني ص 12- 15.

شیخ عبدالقادر جیلانی از دیدگاه علمای اهل سنت:
*سمعانی می گوید: وی امام و شیخ مذهب حنابله در عصر خود بود، فقیه، صالح، دیندار، شایسته، بسیار ذکرگوی و همیشه تفکر می نمود و بسیار اشک می ریخت.
* ابن اثیر در زندگی نامه شیخ عبد القادر جیلانی رحمه الله می گوید: حال وی از شایستگی برخوردار بود، او حنبلی مذهب بود.
*ابن رجب می گوید: شیخ عبدالقادر جیلانی در مسایل صفات الهی و قدر و غیره امور اعتقادی سخت متمسک به سنت بود و بر مخالفان این عقیده سخت رد می کرد. اما آنچه از شرک و خرافاتی که در نزد قبر وی توسط اهل بدعت صورت می گیرد و یا بدعتها و خرافاتی را که بوی نسبت می دهند بدون شک وی از آن بیزار است.
* شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله سخن شیخ عبدالقادر جیلانی رحمه الله را چنین نقل می کند: "وَقَالَ الشَّيْخُ الْعَارِفُ أَبُو مُحَمَّدٍ عَبْدُ الْقَادِرِ بْنُ أَبِي صَالِحٍ الكيلاني فِي كِتَابِ " الغنية " لَهُ: وَهُوَ بِجِهَةِ الْعُلُوِّ مُسْتَوٍ عَلَى الْعَرْشِ مُحْتَوٍ عَلَى الْمُلْكِ مُحِيطٌ عِلْمُهُ بِالْأَشْيَاءِ. قَالَ: وَلَا يَجُوزُ وَصْفُهُ بِأَنَّهُ فِي كُلِّ مَكَانٍ، بَلْ يُقَالُ إنَّهُ فِي السَّمَاءِ عَلَى الْعَرْشِ. كَمَا قَالَ {الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى}" نگا: مجموع الفتاوی 2/264.
شیخ عارف ابو محمد عبدالقادر ابوصالح جیلانی در کتابش " الغنية " می گوید: الله تعالی از جهت علو بر عرش مستقر است، بر ملک خود احتوا دارد، و علم اوتعالی به همه اشیاء احاطه دارد. و جایز نیست که گفته شود: اوتعالی در همه جا است، بلکه گفته شود: اوتعالی در آسمان بر عرشش قرار دارد، طوریکه الله تعالی فرمود: {الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى}.... نگا: الغنية لطالبي طريق الحق عز وجل 1/ 121.
دقت نمایید که شیخ عبدالقادر جیلانی رحمه الله در مورد استوا همان عقیده صحابه و تابعین را بیان می کند؛ برخلاف طوایفی که صفات الله تعالی را تأویل و تحریف می کنند.
همچنان به تعبیر شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله دقت نمایید که شیخ عبدالقادر جیلانی رحمت الله علیه را (شیخ عارف) با چه احترام و توقیری یاد می کند.
پس به این نتیجه می رسیم که شیخ عبدالقادر جیلانی رحمه الله از علمای بزرگ اهل سنت بشمار می رود که در قلع و قمع بدعت و اهل آن، سرسختانه مبارزه می کرده است و این بزرگوار هیچ رابطه ای با اهل تصوف نداشته آن جناب را مانند سایر علمای زاهد به دروغ به خود نسبت می دهند. ایشان از عقاید باطل و خرافات این گروه بیزار و برئ است؛ مانند برائت گرگ از خون یوسف علیه السلام.

قریب الله مطیع 27-8-1437هـ